تا همین چند وقت پیش مرتب برنامه‌ی هواشناسی گوشی را چک می‌کردم. برنامه را زیر و رو می‌کردم تا ببینم در هفته‌ی آینده چه روزی باران می‌بارد، کدام سرزمین دور برف و بوران خواهد داشت و شب‌های مهتابی در انتظار کدام جغرافیاست.

این روزها دیگر برنامه‌ی هواشناسی گوشی را باز نمی‌کنم. دل داده‌ام به آفتاب هر روزه و روزهایی که مرتب بلند و بلندتر می‌شوند. این روزها از گذر زمستان خوشحالم. پاییز و زمستان که تمام می‌شوند هرچه باران و غم است، هرچه برف و سکوت است تمام می‌شود. بهار فصل خوبی برای زندگی است. حتی باران‌هایش هم غمگین نیست. بهار که می‌رسد دلتنگی‌ها تمام می‌شوند. انگار که بخشی از خاطره‌ها پاک شوند، دیگر یادم نمی‌آید روزهایی را که دلتنگ بوده‌ام و ابری.

بهار که می‌رسد انگار از جنگی بی‌وقفه بازگشته‌ام. دیگر مهم نیست پشت سرم باران‌های بسیاری باریده است. آفتاب، پیش رویم را روشن کرده است و باریکه‌های نور ابتدای صبح مرا صدا می‌زنند برای شروعی دوباره.

 

By: Jordan Beakley

نوشتن در اینجا معجزه می‌کند

رویایی دوردست پس از کلمه‌ها

لیوان چای اسفند مرا به خنده می‌اندازد

تمام ,می‌شوند ,بهار ,برف ,ابتدای ,کدام ,نور ابتدای ,ابتدای صبح ,باریکه‌های نور ,برف و ,که می‌رسد

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

موزیک جدید ، دانلود آهنگ جدید ، سایت موزیک ، ریمیکس جدید My love is BTS بردخون کهنه، بردخون قدیم معرفی اصناف هنرستان کاردانش ایران شهرستان سراوان هم‌اندیشان بلاگی برای فایل ها برکه مِلاحت شور کلیپ بهترین ربات اینستاگرام